درس نپال برای عصر دیجیتال:

فیلترینگ، چاشنی سقوط دولت شد

فیلترینگ، چاشنی سقوط دولت شد

مهندس وب: در کمتر از یک هفته، نپال شاهد سقوط دولت و تولد یک «دموکراسی دیجیتال» بود؛ جایی که تصمیم گیری های سیاسی نه در پارلمان، بلکه در سرورهای دیسکورد صورت پذیرفت. جوانانی که قبل تر در فضای مجازی مقابل فساد فریاد زده بودند، حال سرنوشت کشور را با رأی آنلاین رقم می زنند.


نگار علی- تاریخ نپال در تضادی خیره کننده از آتش و نور بازنویسی شد. در کاتماندو، شعله های آتش، «سینگا دربار»، مقر نمادین دولت را در خود فرو می برد؛ نمادی از فروپاشی یک نظم سیاسی فرسوده و فاسد. همزمان، در فضایی به دور از دود و خاکستر و در برنامه ای که اصولا برای گیمرها طراحی شده بود، رهبر جدید ملت نه در اتاق های دربسته توسط نخبگان سیاسی، که با رای هزاران جوان انتخاب می شود. این گزارش، خلاصه داستان آن هفته سرنوشت ساز در نپال است: رویارویی یک دموکراسی صدمه پذیر با نسل جدیدی که از فناوری و اجتماعات آنلاین بعنوان ابزار قدرت سیاسی خود استفاده می نماید.
دولت کی. پی. شارما اولی، نخست وزیر وقت، در کمتر از ۶۰ ساعت بعد از اوج گیری اعتراضات، با سرعتی بی سابقه سقوط کرد. اما آن چه بعد از آن رخ داد، بی سابقه تر بود. در یک اقدام شگرف از دموکراسی مستقیم و دیجیتالی، اعضاء یک سرور دیسکورد با بالاتر از ۱۳۰ هزار عضو، «سوشیلا کارکی»، قاضی القضات سابق ۷۳ ساله نپال را بعنوان نخست وزیر موقت برگزیدند. این انتخاب که تمام نهادهای سیاسی سنتی را دور می زد، نه یک شورش کور، بلکه یک جابجایی حساب شده در مکانیک قدرت بود.
این گزارش، رویدادهای نپال را نه بعنوان یک اعتراض ساده، بلکه به مثابه یک تغییر بنیادین در قواعد بازی سیاسی تحلیل می کند. این گزارش به این پرسش محوری می پردازد:
آیا «انقلاب دیسکورد» یک ناهنجاری منحصربه فرد بود که از شرایط خاص نپال زاده شد، یا نمایانگر یک کتاب راهنمای جدید و قابل تکرار برای تغییرات سیاسی در قرن بیست و یکم است؟
انبار باروت: کالبدشکافی یک طغیان نسلی تصمیم دولت نپال برای ممنوعیت گسترده رسانه های اجتماعی، فقط جرقه ای بود که انباری از نارضایتی های عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را منفجر کرد. برای درک عمق این انقلاب، باید لایه های زیرین این خشم نسلی را شکافت.
ممنوعیتی که دولت را سرنگون کرد اقدام دولت برای ممنوعیت ۲۶ پلت فرم رسانه اجتماعی، یک اشتباه محاسباتی فاجعه بار بود. در ظاهر، این اقدام اجرای یک حکم قضایی در ارتباط با سال ۲۰۲۳ بود که شرکت های فناوری را ملزم به ثبت محلی برای کنترل «محتوای نامطلوب» می کرد. این سیاست، الگویی آشنا در منطقه بود که از رویکرد های کنترلی همسایگان قدرتمندی چون هند و چین الهام می گرفت.
اما این توجیه قانونی در مقابل واقعیت اقتصادی و اجتماعی نپال رنگ می باخت. این ممنوعیت تنها حمله به آزادی بیان نبود؛ بلکه حمله ای مستقیم به شریان های حیاتی اقتصاد و بافت اجتماعی کشور بود. ۸۰ درصد از ترافیک اینترنت نپال بوسیله همین پلت فرم ها جریان داشت و آنها برای ارتباطات، تجارت، و دسترسی به اخبار، خصوصاً برای میلیونها نپالی شاغل در خارج که حواله های ارزی شان ستون فقرات اقتصاد کشور است، حیاتی بودند. این اقدام، این پیوندهای حیاتی را یک شبه قطع کرد.
مهم تر از همه، زمان بندی این ممنوعیت بود. این اقدام دقیقاً زمانی اجرا شد که یک کارزار آنلاین ضد فساد درحال اوج گیری بود. این هم زمانی، هرگونه شک و تردیدی را از بین برد و این باور را در بین مردم تقویت کرد که هدف واقعی دولت، نه تنظیم گری، بلکه خفه کردن صدای مخالفان است.
لیست اپلیکیشن های فیلتر شده در نپال:
فیس بوک (Faceboo)، مسنجر (Messenger)، اینستاگرام (Instagram)، یوتیوب (YouTube)، واتس اپ (WhatsApp)، ایکس / توییتر سابق (X)، لینکدین (LinkedIn)، اسنپ چت (Snapchat)، ردیت (Reddit)، دیسکورد (Discord)، پینترست (Pinterest)، سیگنال (Signal)، تردز (Threads)، وی چت (WeChat)، کوئورا (Quora)، تامبلر (Tumblr)، کلاب هاوس (Clubhouse)، ماستودون (Mastodon)، رامبل (Rumble)، وی کی / شبکه اجتماعی روسی (VK)، لاین (Line)، آی ام او (IMO)، زالو (Zalo)، سول (Soul)، همرو پاترو (Hamro Patro – اپلیکیشن بومی نپال) #NepoKid: وقتی خشم یک نسل ویروسی می شود ریشه های عمیق تر این طغیان در یک حس فراگیر بی عدالتی نهفته بود که در کارزارهای آنلاین با هشتگ هایی چون #NepoKid و #PoliticiansNepoBabyNepal تبلور یافت. این جنبش دیجیتال، مانیفست خشم نسلی بود که خودرا قربانی یک سیستم فاسد می دید.
این کارزارها از زبان بصری و قدرتمند پلت فرم هایی مانند تیک تاک و اینستاگرام برای نمایش تضاد طبقاتی استفاده می کردند. ویدیوها و تصاویر، سبک زندگی مجلل فرزندان سیاستمداران، خودرو های لوکس، تحصیل در خارج، کالاهای برند، را در کنار مبارزات جوانان عادی برای بقا قرار می دادند؛ جوانانی که با نرخ بیکاری ۲۰ درصدی مواجه بودند و اغلب وادار به جستجوی کارهای کم درآمد در خارج از کشور می شدند. این روایت تصویری، فساد را از یک مفهوم انتزاعی به یک واقعیت شخصی و قابل لمس تبدیل کرد.
از هشتگ تا نبرد خیابانی: کالبدشکافی فروپاشی این بخش، تشدید سریع و خشونت آمیز اعتراضات را که منجر به سقوط دولت شد، بصورت روایی بازسازی می کند.
موتور محرک بسیج: «هامی نپال» سازمان غیردولتی «هامی نپال» (ما نپالی ها) به رهبری سودان گورانگ، نقشی محوری در تبدیل خشم آنلاین به اقدام سازمان یافته خیابانی ایفا کرد. این گروه با استفاده از اینستاگرام و دیسکورد، دستورالعمل ها را منتشر، تدارکات را هماهنگ و اعتراضات را تحت لوای «جوانان ضد فساد» سازماندهی کرد. استراتژی هوشمندانه آنها برای حضور دانش آموزان با لباس فرم مدرسه و کتاب در دست، یک حرکت نمادین قدرتمند بود که بر ماهیت مدنی و آینده محور جنبش تاکید داشت.
سودان گورانگ گاه شمار خشونت و سقوط اعتراضات که در ۸ سپتامبر آغاز شد، به سرعت به خشونت کشیده شد. واکنش اولیه پلیس با گاز اشک آور، گلوله های پلاستیکی و سرانجام، شلیک مستقیم، تنها در روز اول به کشته شدن دست کم ۱۹ نفر منجر شد؛ رقمی که در ایام پس از ۵۰ نفر فراتر رفت. این خشونت دولتی، آخرین ذره مشروعیت دولت را از بین برد و آتش خشم عمومی را شعله ورتر کرد.
تاریخ رویداد کلیدی اهمیت ۴ سپتامبر دولت ممنوعیت ۲۶ پلت فرم رسانه اجتماعی را اجرایی کرد.
جرقه ای که اعتراضات گسترده را به راه انداخت و نارضایتی های عمومی را متحد کرد. ۸ سپتامبر اعتراضات «جوانان ضد فساد» به رهبری «هامی نپال» در کاتماندو و شهرهای دیگر شروع شد.
تبدیل خشم آنلاین به بسیج فیزیکی گسترده در خیابان ها. شب ۸ سپتامبر اعتراضات با واکنش خشونت آمیز پلیس و استفاده از سلاح جنگی مواجه گردید. دست کم ۱۹ معترض کشته شدند.
خشونت دولتی سبب از میان رفتن کامل مشروعیت رژیم و تشدید رادیکال اعتراضات شد. روز ۹ سپتامبر معترضان به ساختمان های دولتی همچون پارلمان و دیوان عالی حمله کرده و آنها را به آتش کشیدند.
فروپاشی نمادین و فیزیکی اقتدار دولت. عصر ۹ سپتامبر نخست وزیر کی. پی. شارما اولی استعفا داد.
سقوط دولت و ایجاد یک خلأ قدرت کامل در کشور. ۹-۱۱ سپتامبر سرور دیسکورد «جوانان ضد فساد» به پارلمان مجازی و مرکز تصمیم گیری سیاسی برای انتخاب رهبر موقت تبدیل شد.
ظهور یک نهاد سیاسی جایگزین و دیجیتالی برای پر کردن خلأ قدرت. ۱۱ سپتامبر سوشیلا کارکی بعد از نظرسنجی در دیسکورد و هم اندیشی با ارتش بعنوان نامزد مورد اجماع معرفی گردید.
انتقال قدرت از خیابان به یک چهره مورد اعتماد که هم مورد قبول جنبش و هم نهادهای باقیمانده دولت بود. ۱۲ سپتامبر سوشیلا کارکی بعنوان نخست وزیر موقت توسط رئیس جمهور رام چاندرا پودل سوگند یاد کرد.
رسمیت یافتن انتقال قدرت و آغاز دوره گذار. شب ۱۲ سپتامبر کابینه جدید کارکی پارلمان را منحل و انتخابات جدید را برای مارس ۲۰۲۶ اعلام نمود.
نخستین اقدام دولت موقت در امتداد تحقق خواسته های اصلی معترضان. در یک چرخش کنایه آمیز، اقدامی که برای سرکوب یک روایت دیجیتال طراحی شده بود، خود به قدرتمندترین ابزار بسیج فیزیکی تبدیل شد. ممنوعیت رسانه های اجتماعی، یک شکایت سیاسی انتزاعی (فساد) را به یک مشکل عینی و همگانی (قطع ارتباط) بدل کرد و به جنبش، دلیلی روشن و قابل فهم برای حضور در خیابان داد.
این «پارادوکس سانسور» نشان میدهد که در عصر دیجیتال، کوشش برای کنترل اطلاعات می تواند به جای ثبات، به انفجار منجر شود.
این رویدادها همین طور ثابت کردند که مؤثرترین جنبش های امروزی، ماهیتی ترکیبی دارند؛ آنها از دنیای دیجیتال برای سازماندهی و روایت سازی و از دنیای فیزیکی برای نمایش قدرت و تحمیل اراده سیاسی خود بهره می برند. خشم در تیک تاک شکل گرفت، در دیسکورد سازماندهی شد، در خیابان های کاتماندو به قدرت رسید، و سرانجام، تصمیم غائی برای آینده کشور باردیگر به فضای دیجیتال بازگشت.
دولت مجازی: حکمرانی بوسیله دیسکورد این بخش به تحلیل عمیق زیرساخت های فناورانه و سازمانی انقلاب می پردازد و نشان میدهد که چه طور دیسکورد از یک اپ اجتماعی به یک نهاد سیاسی کارآمد و موقت تبدیل شد.
جمهوری دیسکورد: یک مرکز فرماندهی دیجیتال انتخاب دیسکورد بعنوان پلت فرم اصلی جنبش، یک انتخاب استراتژیک و هوشمندانه بود. بر خلاف فیدهای الگوریتم محور و پرهرج ومرج فیس بوک یا ایکس (توییتر سابق)، معماری مبتنی بر سرور در دیسکورد، امکان سازماندهی دقیق و سلسله مراتبی را فراهم می کرد. سرور «جوانان ضد فساد» با بالاتر از ۱۳۰ هزار عضو، به کانال های بسیار مشخصی تقسیم شده بود: کانال هایی برای #اطلاعیه ها، #راستی آزمایی، #اخبار-میدانی، #آرشیو-اخبار، #پرسش-و-پاسخ و حتی #خطوط-کمک-اضطراری. این ساختار، ارتباطی شفاف و توزیع کارآمد اطلاعات در مقیاسی عظیم را ممکن می ساخت.
این پلت فرم فقط برای گفتگو نبود؛ بلکه برای اقدام بود. کانال ها برای بحث های تاکتیکی، طراحی مسیرهای تظاهرات، سازماندهی کمک های اولیه و مقابله آنی با اطلاعات ناصحیح به کار گرفته می شدند. این سرور، کمتر شبیه به یک شبکه اجتماعی و بیشتر شبیه به یک مرکز فرماندهی و کنترل توزیع شده و متن باز عمل می کرد.
یکی از مزایای کلیدی دیسکورد، نبود الگوریتم های تقویت کننده محتوا است. اطلاعات به ترتیب زمانی در کانال مشخص خود نمایش داده می شود که این امر از ایجاد اتاق های پژواک و دینامیک های مبتنی بر خشم که در دیگر پلت فرم ها رایج است، جلوگیری می کند و فضایی سنجیده تر برای گفتگو فراهم می آورد.
پلت فرم کارکرد اصلی خاصیت های کلیدی و تاثیر دیسکورد سازماندهی، هم اندیشی و حکمرانی معماری سرور با کانال های مجزا برای ارتباطات ساختاریافته؛ نظرسنجی برای تصمیم گیری دموکراتیک؛ کانال های صوتی برای هماهنگی آنی؛ اختصاص نقش برای مدیریت و ایجاد سلسله مراتب. این پلت فرم به جنبش اجازه داد تا مانند یک دولت موازی عمل کند.
تیک تاک / اینستاگرام ریلز بسیج ویروسی و جنگ روایتها فرمت ویدیوی کوتاه برای داستان سرایی تاثیر گذار و احساسی؛ هشتگ ها (#NepoKid) برای ایجاد یک کارزار ویروسی و متحدکننده؛ افشای فساد نخبگان به روشی بصری و جذاب که عمیقاً با جوانان ارتباط برقرار کرد.
اینستاگرام / فیسبوک اطلاعیه های رسمی و ارتباطات جمعی توسط سازمان دهندگانی مانند «هامی نپال» برای صدور «بیانیه های مطبوعاتی»، اعلام برنامه های اعتراضی و مواجهه با داستانهای رسمی دولت استفاده شد. از پایگاه عظیم دنبال کنندگان موجود برای انتشار سریع اطلاعات حتی بعد از ممنوعیت بهره برداری شد.
یوتیوب پخش زنده و ‌بایگانی برای پخش زنده بحث هایی که در سرورهای دیسکورد در جریان بود استفاده شد و دامنه هم اندیشی ها را به مخاطبان گسترده تری رساند. بعنوان آرشیوی برای لحظات و بحث های کلیدی عمل کرد.
دموکراسی با نظرسنجی: انتخابات آنلاین بی سابقه انقلابی ترین جنبه جنبش، استفاده از نظرسنجی های دیسکورد برای انتخاب نخست وزیر موقت بود. بعد از استعفای اولی، سرور به یک پارلمان مجازی تبدیل شد. بحث ها در گرفت، نامزدها عرضه شدند و مجموعه ای از نظرسنجی ها برای سنجش حمایت عمومی اجرا شد. در نظرسنجی غائی که به انتخاب سوشیلا کارکی انجامید، بالاتر از ۷٬۰۰۰ رای ثبت گردید.
این فرایند، هرچند غیررسمی، مشروعیت خودرا از مشارکت توده ای می گرفت. بحث ها به قدری تاثیر گذار بودند که در تلویزیون ملی پوشش داده می شدند و سرور دیسکورد را در عمل به مرکز ثقل سیاسی کشور تبدیل کردند. انتخاب غائی بعنوان اجماع جنبش به رئیس جمهور و فرمانده ارتش ارائه شد. لیست غائی نامزدها شامل چهره هایی بود که به مواضع ضدفساد و استقلال شهرت داشتند، مانند شهردار کاتماندو، بالن شاه، اما در نهایت کارکی به علت خاصیت های منحصربه فردش بعنوان گزینه مورد اجماع ظهور کرد.
این رویداد، یک تحول کلیدی در ماهیت کنشگری دیجیتال را به نمایش گذاشت. جنبش های پیشین مانند بهار عربی، از رسانه های اجتماعی عمدتا برای بسیج و اطلاع رسانی استفاده می کردند. اما نسل Z نپال از یک پلت فرم برای سازماندهی داخلی، هم اندیشی و مهم تر از همه، تصمیم گیری استفاده کرد؛ یعنی برای امری که در ذات خود، یک کنش حکمرانی است. دیسکورد دیگر ابزاری برای تأثیرگذاری بر سیستم سیاسی موجود نبود، بلکه به پلتفرمی برای جایگزینی موقت آن تبدیل گشته بود.
اشباح درون ماشین: اطلاعات ناصحیح و رادیکالیسم این بخش به تحلیل انتقادی خطرات ذاتی این مدل می پردازد و اذعان می کند که ماهیت باز و غیرمتمرکز این پلتفرم، صدمه پذیری های قابل توجهی هم به وجود آورده است.
چالش راستی آزمایی ماهیت باز سرور دیسکورد، تأیید این که آیا همه ۱۳۰ هزار عضو آن شهروندان نپالی هستند را غیر ممکن می ساخت و پرسش هایی را در مورد نفوذ خارجی برمی انگیخت. هر کسی از هر جای دنیا می توانست به سرور بپیوندد و رای دهد.
ظهور گفتمان افراطی با تشدید اعتراضات، گفتمان های افراطی و خشونت آمیز در بعضی کانال ها پدیدار شد. فراخوان هایی برای حمل سلاح، حمله به اقامتگاه سیاستمداران و استفاده از مواد آتش زا منتشر گردید که نشان دهنده پتانسیل ربوده شدن جنبش توسط عناصر رادیکال تر بود.
جنگ اطلاعات نادرست جنبش همزمان هدف جنگ اطلاعاتی و مبارز ضد آن بود. شایعات به سرعت پخش می شدند (مانند دیدار رهبران جنبش با پادشاه سابق)، اما همان زیرساخت دیجیتال توسط راستی آزماهای درون جنبش برای رد سریع آنها به کار گرفته می شد که نشان دهنده سطح جدیدی از شفافیت بود.
قدرت این مدل «متن باز» در توانایی آن برای رشد سریع و بسیج توده ای نهفته بود، اما این همان نقطه ضعف آن هم بود. این مدل ذاتاً در مقابل دستکاری، نفوذ و رادیکالیسم صدمه پذیر است. در صورتیکه این مدل می تواند با موفقیت یک دولت را سرنگون کند، خود با یک بحران عمیق حکمرانی روبرو است: چه طور یک جمع بی رهبر و ناشناس می تواند تصمیماتی مشروع، امن و مسئولانه برای یک ملت بگیرد؟ این پرسش، چالش اصلی این الگوی جدید انقلابی باقی می ماند.
بحران نپال نتیجه مستقیم تلاش یک دموکراسی شکننده برای وارد کردن یک مدل استبدادی کنترل اینترنت بود که اساساً با فرهنگ سیاسی آن ناسازگار بود:
کتاب راهنمای چین/هند «قانون رسانه های اجتماعی ۲۰۲۵» نپال تلاشی برای تقلید از مدلهای حکمرانی اینترنت همسایگان قدرتمندش بود که شامل دیوارهای آتش ملی، نظارت گسترده و مسئول دانستن پلت فرم ها برای محتوای کاربران است. «دیوار آتش بزرگ» چین و استفاده روز افزون هند از قطعی اینترنت و دستورات حذف محتوا، الگوی این رویکرد بود.
چرا نتیجه معکوس داد؟ بر خلاف چین، نپال یک دموکراسی چندحزبی (هرچند ناقص) است. بر خلاف هند، نهادهای دولتی آن بسیار ضعیف تر هستند و ظرفیت اجرای چنین کنترل های گسترده ای را بدون برانگیختن یک واکنش شدید مردمی ندارند. کوشش برای تحمیل قوانین دیجیتال استبدادی بر جامعه ای با آرمان های دموکراتیک، نتیجه ای انفجاری بهمراه داشت.

به طور خلاصه این گزارش به این پرسش محوری می پردازد: آیا انقلاب دیسکورد یک ناهنجاری منحصربه فرد بود که از شرایط خاص نپال زاده شد، یا نمایانگر یک کتاب راهنمای جدید و قابل تکرار برای تغییرات سیاسی در قرن بیست و یکم است؟ این هم زمانی، هرگونه شک و تردیدی را از بین برد و این باور را در میان مردم تقویت کرد که هدف واقعی دولت، نه تنظیم گری، بلکه خفه کردن صدای مخالفان است. این مدل ذاتاً در مقابل دستکاری، نفوذ و رادیکالیسم آسیب پذیر است.


منبع:

1404/06/25
10:46:24
0.0 / 5
3
تگهای خبر: آنلاین , اپل , اپلیكیشن , ارتباطات
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۱
مهندس وب
لینک دوستان مهندس وب
مهندس وب web engineers